نفسنفس، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 21 روز سن داره

نفس و مامان و بابا

سونوی تعیین جنسیت نفس

سلام نفسه مامان امروز رفتم سونوی تعیین جنسیت الهی مامان فدات بشه که همش داشتی شصتتو میخوردی، خدارو شکر همه چیت نرمال بود عشقم بعد از چک کردنه سلامته جنین رفتیم سراغه جنسیت اما مگه تو میذاشتی مامانی پاتو باز نمیکردی نیم ساعت دکتره معطل بود هی ازینور نگاه میکرد ازونور نگاه میکرد ولی تو پاتو باز نمیکردی،خلاصه دکتره خسته شد قرار شد برم و نیم ساعت دیگه دوباره بیام بعد از نیم ساعت که اومدم طیه یک حرکته انتحاری جنابعالی یهو خودتو به ما نشون دادی و دکتر گفت دخترهههههههههههه منم خدارو شکر کردم که سالمی مامان جنسیتت واسم فرقی نمیکرد عزیزم با بابا تصمیم گرفتیم اسمتو بذاریم نفس ایشالا که خوشت بیاد عزیزم
29 ارديبهشت 1392

اولین تکون نفس عشقه مامان و باباش

سلام عزیزدلم  مامانی امروز اولین تکونتو تو شکمه مامان خوردی یعنی قبلش زیاد تکون میخوردیاااا ولی امروز واسه اولین بار من متوجه شدم بعدازظهر دراز کشیده بودم که احساس کردم یه چیزی تو شکمم داره تکون میخوره مثه قلقلک بود سریع پا شدم واست یس خوندم که چشم نخوری فدات بشم  تویه اینترنت هم سرچ کردم دیدم اولین تکون خوردنهایه جنین دقیقا مثله همین حسی بود که من امروز داشتم  فدات بشم خیالم راحت شد که سالمی و داری حسابــــــــــــی شیطونی میکنی
29 ارديبهشت 1392

وقته آمدنت

امسال با شکوه ترین ساله دنیاست سالی که آفریدگار تو رو به من هدیه داد خوش آمدی فرشته ی مهربان و زیبای من  
29 ارديبهشت 1392

اولین نامه

سلام عزیزترینم  این اولین نامه ایه که واست مینویسم نفسه مامان این 9 ماهو خیلی راحت و آسوده تو دله مامان بگذرون و بعدش سالم و سلامت و تپل و مپل بیا تو بغله مامان و بابا، دوست داریم و واسه ی دیدنت لحظه شماری میکنیم   
29 ارديبهشت 1392

بابای زحمت کش

مامانی الان ساعت 6 صبحه و بابا نیم ساعتی میشه که رفته سره کار الهی بگردم براش نمیدونی از وقتی فهمیده که تو داری میای پیشمون چقدر داره کار میکنه 5 صبح بیدار میشه و میرسه خونه 9 یا 10 شبه اینا رو میگم که بعدا یادت باشه بابایی چقدر واست زحمت میکشه فدات بشم البته اینم بگم خدارو شکر از روزی که فهمیدم تورو باردارم یعنی 11 اسفند از در و دیوار واسمون میباره 900 تومن به حقوقه بابا اضافه شد و بابا جونت شد مدیره IT فداش بشم حقشم هست ماشالا بابات یه پا مهندسه بخدااااا قدرشو بدون نفسه مامان 
29 ارديبهشت 1392

کفش نفـــــــــــــــس

سلام مامانی  امروز کفشی که بابایی 2 سال پیش واست از دبی آورده بود دراوردم و کلی قربون صدقت رفتم الهی فدات شم انقد این کفشه کوچیکه که خدا میدونه تازه جورابم داره جنسش لیه و کرمه از همون موقع بابا میگفت اینو واسه امیرعلی اوردم اسمتو ازون موقع انتخاب کردیم فدات بشم واااااای کی آبان میشه که بیای تو بغلم و اون کفشارو پات کنم تصورشو میکنم کلی ذوق میکنم فدایه پاهایه کوچولوت بشم من  
29 ارديبهشت 1392

سونوی غربالگریه سه ماهه اول

سلام مامانی  امروز که 1 اردیبهشت ساله 92 هستش رفتم سونویه غربالگری الهیییی فدات بشم من مثه ماااااه بودی انقد تکون خوردی و شیطونی کردی که دکتره سونوگرافی کللللللللی بهت خندید همش میگفت چه بچه ی شیطونی داری یه ثانیه هم صبر نمیکنه من اندازه هاشو بگیرم خلاصه انقد تکون خوردیو شیطونی کردی که کلی بهت خندیدیم مامان جوووون فدات بشم الهی که دکتره تشخیص داد گل پسری نفسه مامان وزنت 43 گرم بود قدتم 4.4 سانتی متر بود فسقللللللل از ظهر که اومدم خونه تا الان 4 بار فیلمه سونوتو گذاشتم دیدم هی میپری اینور میپری اونور شیطونه من بابایی رو نگران کرده بودی همش میگفت این چرا اینقد تکون میخوره نکنه ضرر داشته باشه و کلی غصه میخورد ولی دکتر گفت طبیعیه ...
29 ارديبهشت 1392
1